دونه هاي برف هنوز به سطح چايي داغش نرسده ، آب ميشد . انقدر صبور بود که دوست داشت چاييش رو با همون دونه هاي برف خنک کنه. ديگه براي دست فروش دوره گرد شده بود عادت ، که سارا رو ساعت 2 سر کوچه ي محمدي کنار تير چراغ برق ببينه . سارا عادت داشت تو پاييز و زمستون هميشه بعد از مدرسه چايي بخره و در حالي که به گلدسته هاي مسجد نگاه ميکرد ، اون رو با آرامش بخوره. پيرمرد دست فروش سارا رو مثل دختر خودش دوست داشت.هميشه وقتي سارا رو از دور ميديد زود تر از رسيدن سارا به عکس و مطالب دانلودتم نرم افزار...
ما را در سایت عکس و مطالب دانلودتم نرم افزار دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : persiaboyesfhan بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:06